تولید یک محصول برای فروش در مقادیر زیاد، نیازمند هماهنگی، همکاری، آیندهنگری و آمادهسازی است. سازماندهی و درک اصول اولیه نحوه عملکرد یک زنجیره تامین موفق، اولین گام برای افزایش تولید است. این مطلب از کاوشکام شما را در مورد تعریف مدیریت زنجیره تامین و وظایف، اهداف و اجزایی که نیاز دارید، راهنمایی میکند.
مدیریت زنجیره تامین (Supply Chain Management) فرآیندی است که جریان نحوه ساخت یک محصول و همه فرآیندهایی را که مواد خام را به محصول نهایی تبدیل میکند، مدیریت میکند. این یک عملکرد مهم در تولید و خردهفروشی است زیرا کارایی آن بر موفقیت سایر بخشهای جداییناپذیر تجارت تأثیر میگذارد:
یکی از مدلهای رایج و مؤثر، مدل مرجع عملیات زنجیره تأمین (SCOR) است که توسط شورای زنجیره تأمین برای ایجاد بهترین شیوهها برای رسیدگی، بهبود و برقراری ارتباط مؤثر ایجاد شده است. SCOR به شش بخش تقسیم میشود که هر کدام شامل مجموعه فرآیندهایی است که به تولید کمک میکند.
برنامهریزی با مشخص کردن جزئیات استراتژی عملیات شما شروع میشود. ابتدا باید تصمیم بگیرید کجا فروشگاهی را برای تولید محصول خود راهاندازی کنید؛ و اینکه آیا کل محصول را خودتان میسازید یا برخی از قطعات را از جای دیگر خریداری میکنید. مزایا و چالشهایی با هر کدام وجود دارد، بنابراین باید بهصورت استراتژیک انجام شود.
در مرحله بعد، تصمیم بگیرید که چگونه محصول خود را تولید و نگهداری کنید. آیا آنها را از قبل میسازید و ذخیره میکنید تا منتظر سفارش باشید؟ یا وقتی مشتری سفارش داد آنها را درست میکنید؟ همچنین میتوانید بخشی از محصول نهایی را از قبل تهیه کنید و پس از سفارش، تولید را کامل کنید یا سفارشیسازی محصول را پیشنهاد دهید.
بخش بعدی تهیه مواد اولیه و اجزایی است که قصد دارید برونسپاری کنید. این مورد باید با بهترین قیمت ممکن، در زمان مناسب و در مقدار مناسب اتفاق بیفتد. مهم است که همه تامینکنندگان بهطور کامل بررسی شوند و همه قراردادها برای به دست آوردن بهترین ارزش بدون از دست دادن کیفیت منعقد شوند. زمانبندی تحویل نیز حیاتی است.
ارزیابی عملکرد تامینکننده و همچنین برنامهریزی پرداختها و اطمینان از برآورده شدن الزامات واردات/صادرات، یک نیاز مستمر برای مدیریت زنجیره تامین بهینه است.
مکان یا موقعیت قرارگیری، برای مدیریت زنجیره تامین موفق حیاتی است. یک مکان مناسب که برای منابع و مواد شما مناسب باشد ایدهآل خواهد بود. به عنوان مثال، راهاندازی یک شرکت نوشیدنیهای گازدار در مکانی کمآب، میتواند حیات کسبوکار را مختل کند.
این همان بخشی است که در آن، فعالیتهای مونتاژ، آزمایش و بستهبندی اتفاق میافتد. این مرحله همچنین شامل ایجاد قوانینی برای اندازهگیری عملکرد، نحوه ذخیره دادهها، امکانات تولید و انطباق با مقررات است.
این بخش که لجستیک نیز نامیده میشود، تمام مراحل پردازش سفارشات مشتری، توزیع آنها و حملونقل را در برمیگیرد. انبارداری و موجودی یا پرداخت هزینه به ارائهدهنده خدمات برای مدیریت هر دو، نیز در این مرحله جای میگیرد.
این همان بخشی است که پس از تحویل محصول نهایی، دورههای آزمایشی و گارانتی و صورتحساب را در برمیگیرد.
فرآیند مدیریت زنجیره تامین با پشتیبانی از محصول و امکان بازگشت کالا از سمت مشتری به پایان میرسد. این موضوع که یک مشتری نیاز به بازگرداندن محصول داشته باشد، به اندازه کافی بد است و بدتر این است که این بازگشت به دلیل اشتباه از طرف کسبوکار باشد.
این فرآیند بازگرداندن کالا، اغلب لجستیک معکوس نامیده میشود. یک کسبوکار باید اطمینان حاصل کند که توانایی دریافت محصولات برگشتی را دارد و بهدرستی فرایند بازپرداخت برای هزینه دریافتی را تعیین کرده است.
بسیاری از سازمانها بازگرداندن کالا از سمت مشتری را بهعنوان یک تعامل میان مشتری و شرکت در نظر میگیرند. با این حال، بخش بسیار مهمی از این بازگشت باید به شناسایی محصولات معیوب، محصولات تاریخ مصرف گذشته یا کالاهای ناسازگار اختصاص پیدا کند. بدون پرداختن به علت اساسی بازگشت کالا از مشتری، فرایند مدیریت زنجیره تامین با شکست مواجه خواهد شد و این موارد در آینده نیز احتمالاً ادامه خواهند داشت.
فناوریهای جدید، شیوه مدیریت زنجیره تامین را در کسبوکارها تغییر میدهند. راهحلهای مدیریت کسبوکار مانند نرم افزار مدیریت ناوگان به مدیران این امکان را میدهد که در هر مرحله، فرصتهای صرفهجویی در زمان و هزینه را شناسایی کرده و بهموقع عمل کنند. این فناوریها برنامهریزی، پیشبینی و مدیریت موجودی را در کنار اطلاعات مالی مرتبط با زنجیره تامین، آسانتر میکنند.
نمونههایی از این فناوریها عبارتاند از:
اینترنت اشیا ترکیبی از اشیا فیزیکی مانند نرمافزار، حسگرها و اقلام الکترونیکی با جمعآوری و انتقال دادههای مبتنی بر اینترنت و ماشین است. اینترنت اشیا امکان برقراری ارتباط بیدرنگ را فراهم میکند و راهاندازی سیستمهای فیزیکی بدون دخالت انسان و ایجاد شهرهای هوشمند را ممکن میسازد.
اینترنت اشیا به شما این فرصت را میدهد که زنجیرههای تامین دیجیتالی و متصل را بسازید - اکوسیستمهای کاملاً یکپارچه که برای بخشهای بازاریابی، توسعه محصول، تولید و توزیع کاملاً شفاف هستند.
با اینترنت اشیا حجم عظیمی از دادهها به دست میآید. در فرایند تولید، در دسترس بودن دادههای حاصل از توسعه، تولید و آزمایش محصول میتواند ابعاد جدیدی به روش تولید کالاها اضافه کند و نوآوری، بازاریابی و تصمیمگیری بهتری را ارائه دهد.
رباتها در حال حاضر به طور گسترده در دنیای تولید استفاده میشوند - برای مثال بازوهای مکانیکی در خطوط مونتاژ. صنعت میتواند شاهد افزایش سهم رباتها باشد. امکان ساخت «کارخانههای هوشمند» را که در آن رباتها مالکیت تولید را در دست میگیرند و کالاها را با نیروی انسانی محدود به مشتریان میرسانند، در نظر بگیرید.
مدیریت زنجیره تامین حول موضوعات پاسخگویی، تحویل، تجربه و رضایت مشتری میچرخد و البته کاهش هزینهها نیز در آن نقش قابل توجهی دارد. یکایک بخشهای مدیریتی باید مرتبط و هماهنگ با نیازهای مصرفکنندگان باشد. از سوی دیگر یافتن منابع، ارائه قوانین و سیاستهای تجاری مناسب و شیوههای حملونقل در این استراتژی اهمیت دارد. به نظر میرسد فناوری نیز در جهت بهبود و پیشرفت مدیریت زنجیره تامین پیش میرود و نرمافزارها نیز دائماً در حال بهروزرسانی و پیشروی هستند.
نظرات یا پیشنهادهای خود را در این قسمت به اشتراک بگذارید